asheghane

asheghane

غمیگن غمگینم


غمیگن غمگینم
خودت میبینی که برای تو مینویسم
بی امید از اینکه باز هم تو روداشته باشم
هروقت به تو فکرمیکنم تمام وجودم آتش میگیره
هرچقدر هم خیالاتی باشم
نمیتونم تورو بدون من تصور کنم
چقدر ساده می گذرنند آنان که میگویند دوستت دارند
چند سال بگذره تا بتونم کمی فراموشت کنم
هرچه بیشتر میگذرده حس میکنم بیشتر میخوامت
نمیتونم فراموشت کنم
پیش خدا بردم درد دلمو
گفت تو باید بخوای
نمیدونم اصلا اون حس برات معنی داشته یا نه...
ولی تورو به اسم پاکت قسم ببین دارم هر روز میمیرمو زنده میشم 

من و قلبم اینجا تنها نشستیم شاید بیای یه لحظه کنارمون 
بستم نیست؟
تو که دلت مهربونه!
آخه من به کی بگم دردمو
به هیچ کس هم نمیتونم بگم...
 
نوشته یکی از دوستام

ممنونم از اینکه اجازه دادی مطلبت رو بذارم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: bahar ׀ تاریخ: دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب